بارانباران، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 15 روز سن داره

باران یعنی زندگی

باران مامان بوف میخوره

  عزیز دل مامانی مامانی باید اول اسفند بره سر کار. واسه همین با مشورت دکتر تصمیم گرفتیم که غذای کمکی تو از ۵ ماهگی شروع شه نه ۶ ماهگی. تا الان که تقریبا۶ ماهه هستی،فرنی، شیر برنج ، پوره سیب زمینی ،پوره هویج و کمی آب سوپ خوردی. از همه چیز بامزه تر صداهاییه که موقع خوردن در میاری. انگار داری میگی " خیلی خوشم میاد " مامان فاطی خیلی از این صدا دادنت خوشش میاد. هر دفعه میگه "گوش کنید گوش کنید". راستی آب هم میخوری. اون هم با فنجان. فنجانو که از دور میبینی کلی دست و پا میزنی. ولی امان از وقتی که نخوای چیزیو بخوری. چنان لب هاتو به هم فشار میدی که نگو. چند روزه بابایی واست سرلاک خریده. خیلی خ...
21 بهمن 1389

کارهای جدید باران

عزیز دل مامان و بابا امروز صبح که گذاشتمت توی روروئک، خیلی خوشگل دو سه قدمی برداشتی.کلی ذوق کردم. ولی عزیزم چند روزیه یهویی بغض میکنی و اشک میریزی. بابات که خیلی از این کارت ناراحت میشه.اگه رومون میشد من و بابا هم کنارت اشک میریختیم. آخه خیلی سوزناکه. راستی تازگیها پستونکتو با دستت میگیری و درش میاری و توی دستت نگه میداری ولی وقتی میخوای بذاریش توی دهنت، نمی تونی و غر میزنی. ...
19 بهمن 1389
1